شعر در مورد آغاز
شعر در مورد آغاز ،شعر در مورد آغاز عشق،شعر در مورد آغاز مدرسه،شعر در مورد آغاز امامت حضرت مهدی،شعر در مورد آغاز زندگی،شعر در مورد آغاز محرم،شعر در مورد آغاز پاییز،شعر در مورد آغاز مهر،شعر در مورد آغاز امامت امام زمان،شعر در مورد آغاز ماه ربیع الاول،شعر در مورد شروع عشق،شعر درباره آغاز مدرسه،شعر درباره شروع مدرسه،شعر درباره شروع مدرسه ها،شعری در مورد آغاز مدرسه،شعر در مورد شروع مدرسه،شعر در مورد اغاز مدارس،شعری در مورد شروع مدرسه،شعر درمورد اغاز مدرسه،شعر درمورد اغاز مدرسه ها،شعر درباره آغاز امامت حضرت مهدی،شعر در مورد شروع زندگی،شعر در مورد شروع محرم،شعر در مورد آغاز ماه محرم،شعر درباره شروع محرم،شعر در مورد شروع ماه محرم،شعر درباره آغاز محرم،شعر در مورد شروع پاییز،شعری درمورد آغاز پاییز،شعر درباره اغاز پاییز،شعر درباره شروع پاییز،شعری در مورد اغاز امامت امام زمان،شعر درباره ی اغاز امامت امام زمان،شعری درباره ی آغاز امامت امام زمان،شعر در مورد حلول ماه ربیع الاول،شعر درباره حلول ماه ربیع الاول
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد آغاز برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
بسم الله الرحمن الرحیم
هست کلید در گنج حکیم
فاتحۀ فکرت و ختم سخن
نام خدای است بر او ختم کن
پیش وجود همه آیندگان
بیش بقای همه پایندگان
سابقه سالار جهان قِدم
مُرسله پیوند گلوی قلم
شعر در مورد آغاز
بی گاهان
به غربت
به زمانی که خود در نرسیده بود –
چنین زاده شدم در بیشه جانوران و سنگ،
و قلبم
در خلاء
تپیدن آغاز کرد
شعر در مورد آغاز عشق
شعر در مورد آغاز مدرسه
عشق مثل جنگ است……
ساده شروع می شود……
سخت پایان می یابد………
و فراموش کردنش محال است
شعر در مورد آغاز امامت حضرت مهدی
اولین روز دبستان بازگرد // کودکی ها ، شاد و خندان بازگرد
باز گردای خاطرات کودکی//بر سواراسب های چوبکی
شعر در مورد آغاز زندگی
شعر در مورد آغاز محرم
شعر در مورد آغاز پاییز
وقتی شروع شد
او پوستی کشید
بر کاسه ی سرم
و یک تفنگ داد به دستم
آن روزها که موی سر من سیاه بود
و صورتم سفید
آن روزها که
قلب من این شکل را نداشت
این
شکل تاول پر خون و چرک را
شعر در مورد آغاز مهر
زمان کام و دوران وصال است
خوشا آنان که تا پیری رسیدند
به راه دوست منزل ها بریدند
ره پیموده شادی آفرین است
تو خود در منزلی شادی در این است
جوانان خام و پیران پختگانند
که جان در پای جانان می فشانند
وصال یار در آغاز مرگ است
شعر در مورد آغاز امامت امام زمان
ای نام تو بهترین سر آغاز
بی نام تو نامه کی کنم باز
ای یاد تو مونس روانم
جز نام تو نیست بر زبانم
ای هیچ خطی نگشته ز اوّل
بی حجت نام تو مسجّل
ای هست کن اساس هستی
کوته ز درت دراز دستی
ای هفت عروس نه عماری
بر درگه تو به پرده داری
ای هر چه رمیده وآرمیده
در کن فیکون، تو آفریده
ای محرم عالم تحیّر
عالم ز تو هم تهیّ و هم پر
از ظلمت خود رهاییم ده
شعر در مورد آغاز ماه ربیع الاول
روزی که آفرینشِ گیتی تمام شد
آغاز شد به دستِ خدا ماجرای عشق
شعر در مورد شروع عشق
سر آغاز هر نامه نام خداست که بی نام او نامه یکسر خطاست
شعر درباره آغاز مدرسه
شعر درباره شروع مدرسه
شعر درباره شروع مدرسه ها
شعری در مورد آغاز مدرسه
شعر در مورد شروع مدرسه
شعر در مورد اغاز مدارس
ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه کی کنم باز
شعری در مورد شروع مدرسه
منم اینک و سر آغاز سخن
گفتن از آنچه سخن باید گفت
عشق ، نفرت و نفسهای امید
من دلم زندانی ست
بلبلی در قفسم
می خوانم
گرچه آواز من آواز دل انگیزی نیست
دل من غمگین است
آشناجنس قفس نامردی است
و خودم نامردم
شعر درمورد اغاز مدرسه
شعر درمورد اغاز مدرسه ها
شعر درباره آغاز امامت حضرت مهدی
شعر در مورد شروع زندگی
شعر در مورد شروع محرم
شعر در مورد آغاز ماه محرم
شعر درباره شروع محرم
شعر در مورد شروع ماه محرم
شعر درباره آغاز محرم
شعر در مورد شروع پاییز
شعری درمورد آغاز پاییز
همیشه
از تو
شروع می کنم
جاده ای
که به پاییز ختم می شود
شعر درباره اغاز پاییز
یک جفت داغ لخته ی قرمز وبند ناف
در زن تمام میشدو…تنها شروع شد
شعر درباره شروع پاییز
شعری در مورد اغاز امامت امام زمان
سرآغاز گفتارنام خداست که رحمتگر ومهربان، خلق راست
شعر درباره ی اغاز امامت امام زمان
دستم چه میترسد قلبم چه میلرزد
نمی دانم خدایا چرا
چرا دستم چرا قلبم چرا روحم می هراسد
اما نه!
میدانم دستم قلبم روحم از آغاز می هراسد
آغازش کرده ام …..
شعری درباره ی آغاز امامت امام زمان
شعر در مورد حلول ماه ربیع الاول
شعر درباره حلول ماه ربیع الاول
شعر در مورد آغاز
شعر در مورد آغاز عشق
شعر در مورد آغاز مدرسه
شعر در مورد آغاز امامت حضرت مهدی
شعر در مورد آغاز زندگی
در نشیب نشسته بودم
میدیدم
که از شروع من
تا نهایت تو
فراز بسیار است
شعر در مورد آغاز محرم
شعر در مورد آغاز پاییز
آغازهرکلامی ،نام خدای یکتا همواره می برم من، نام مقدسش را
شعر در مورد آغاز مهر
پشت به پنجره ایستاده ام
و به آسمان نگاه می کنم
که چگونه در چشمانت آغاز می شود .
شعر در مورد آغاز امامت امام زمان
شعر در مورد آغاز ماه ربیع الاول
شعر در مورد شروع عشق
شعر درباره آغاز مدرسه
شعر درباره شروع مدرسه
شعر درباره شروع مدرسه ها
شعری در مورد آغاز مدرسه
آرم آغاز در این نامه زنو نام خدارا آن که آشفته زگیسوی بتان خاطر مارا
شعر در مورد شروع مدرسه
در میان انبوه روسپیان تن سپرده به باد
گناه است باکرگی !
این قصه را پرنده کوچکی می گفت
که تقوای آزادی را به آب و دانه قفس فروخت
تا در ازای سکه ای که می نهند بر کف مرد فالگیر
از درون قفس خوشبختی را به صاحب فال هدیه کند.
هیچ کس پرواز را جدی نگرفت !
مگر کودکان تیر و کمان بر کف.
و اسارت اینگونه آغاز شد……
شعر در مورد اغاز مدارس
نام تو آغاز شکوفایی است حرف تو لبریز ز گویایی است
شعری در مورد شروع مدرسه
و این آغازی است دیگر٫ رو به فدا و فرداهایی دیگر
می رویم و می چرخیم و می پو ییم همچو گردباد تا بیابیم آغاز ها را
همه زاده ی چرخ جفا پیشه ایم
نیاز ما را٫آغاز است
منتظریم و به هیچ می نگریم
و آیا به راه حل مصایب فردا می اندیشیم؟
شعر درمورد اغاز مدرسه
شعر درمورد اغاز مدرسه ها
شعر درباره آغاز امامت حضرت مهدی
شعر در مورد شروع زندگی
شعر در مورد شروع محرم
همه چیز از سر یک کام شروع شد
از دو دل دیوانه ی خام شروع شد
صدایت کردم و طوری نگاهم کردی
همه چیز از خواندن نام شروع شد
شدم مست و همی هست و نگاهی،
از نوشیدن شراب یک جام شروع شد
قلبم زیر لب چیزی به من گفت
از ندای قلبم،الهام،شروع شد
نامت به زبانم آمد ای روان باقی
از هجای اسمت،تو بهنام،شروع شد
چندی پس از شروع قصه
گفتی که نمی خواهی و فرجام شروع شد
شعر در مورد آغاز ماه محرم
شعر درباره شروع محرم
بود آغاز هر گفتار و هر کار به نام مهربان بخشنده دادار
شعر در مورد شروع ماه محرم
لحظه آغاز شد
و من نیز با حضور تو آغاز گشتم
هنوز چند لحظه ای از آغاز شدن نمی گذرد
هنوز نفسهایم
این نفسهای خسته ای که تنها به امید تو
تنها به عشق تو زنده است را می گویم
این نفسها هنور به امید آمدنت
به امید زندگی بخشیدن بهشان هنوز زنده اند
بعد از تو
بعد از تو حتی
لحظه ای هم شعر سرودن محال است
لحظه ای هم حتی
بی تو ماندن محال است
شعر درباره آغاز محرم
روزگاری است که نیست
خبر از بانگ خروس سحری
قصه ها
با کدامین سخن آغاز گرفت
که بدینسان شب را
ابدی گردانید؟!
شعر در مورد شروع پاییز
با تو میشد روز را آغاز کرد
ره به سویی آسمانها باز کرد
خسته ام ازاینقدرها بی تویی
با تو میشد همت برواز کرد
بی تو اینک تک و تنها مانده ام
درخیابانهای شب جا مانده ام
از تو می آمد همه بویی بهشت
بی تو در صحرای دنیا مانده ام
شعری درمورد آغاز پاییز
برای من
در یک صبح با طروات
با یک خنده آغاز شدی
در پیراهنی آبی
وشیطنت های یک کودک.
شعر درباره اغاز پاییز
شعر درباره شروع پاییز
شعری در مورد اغاز امامت امام زمان
شعر درباره ی اغاز امامت امام زمان
شعری درباره ی آغاز امامت امام زمان
برای من
در ظهر یک روز گرم
با یک قطره آغاز شدی
در پیراهنی سفید
و حس یک زن.
شعر در مورد حلول ماه ربیع الاول
برای من
در یک شب طولانی
با یک رقص آغاز شدی
در پیراهنی صورتی
وتکامل یک انسان.